این رمان داستانی اجتماعیست در مورد حقایق جامعه ی ایران. حقایقی که همه می دانند اما جامعه با فریب خود و زدن نقاب بر صورت آن را مخفی می کند.
از متن کتاب:
در فکر صبا بودم که یادم رفت از جلوی آن مغازه رد نشوم. ایوب و سعید و چند نفر دیگر آنجا بودند و هر کس کاری انجام میداد. مردی که
نمیشناختمش از چهار پایهی بلندی بالا رفته بود و داشت با سیمهای برقی که از زیر سقف آویزان بود وَر میرفت. مردی دیگر آن طرفتر نشسته بود روی زمین و داشت درون تشت فلزیای موادی را با هم مخلوط میکرد. سعید تا مرا دید ناگاه برگشت سمتم و پایش را محکم به زمین کوفت. یک آن انگار بدنم را رعشه گرفت. سعید خندید و من گامهایم را سریعتر کردم و دور شدم. مغازهها را یک به یک رد میکردم و جلو میرفتم. رجبی را دیدم که با زن و مردی بچه بغل صحبت میکرد. پیچیدم به چپ و چند مغازهی دیگر را رد کردم. یک در میان بنگاه بود و بِینِشان مغازههایی که مدام مستأجرها و شغلهایشان عوض میشد، انگار که در این شهر جدید غیر بنگاه هیچ شغل دیگری دوام نداشت...
کلمات کلیدی: رمان جالب، رمان عاشقانه، رمان رمانتیک، دانلود رمان صبا، رمان اجتماعی، دانلود رمان اجتماعی،
کتاب سبز بزرگترین مرجع رایگان دانلود کتاب الکترونیکی با بیش از ۱۰،۰۰۰ کتاب، کتاب صوتی و رمان است. با کتاب سبز در تمامی موضوعات مانند داستان و رمان، مجله، موفقیت و روانشناسی، تاریخی، کامپیوتر، علمی، دانشگاهی، کتاب صوتی و...کتاب برای دانلود قرار داده شده است. دانلود کتابها با فرمت PDF یا MP3 است. تمامی کتابهای موجود با در نظر گرفتن حقوق مولفان برای دانلود رایگان انتشار یافتهاند. تمامی مولفان میتوانند کتابها و مقالات با ارزش خود را برای انتشار رایگان به کتاب سبز ارسال کنند.