کتاب خاطرات آدم و حوا به قلم مارک تواین عاشقانه لطیفی است از اولین زوج آفرینش.
آدم، اولین آفریده خدا، به تنهایی در بهشت زندگی میکند تا سر و کلهی حوّا، کسی که او را مزاحم میداند؛ پیدا میشود. حوا با خصوصیات زنانهاش عرصه را بر آدم تنگ میکند و آدم با اخلاقیات مردانهاش حوا را کلافه! و کم کم دست تقدیر این دو را به هم علاقهمند میکند.
مارک تواین (Mark Twain)، با نام اصلی ساموئل لنگهورت کلمنس را در ایران، با شاهکارهای سهگانهاش "ماجراهای تام سایر"، "ماجراهای هاکلبری فین" و "شاهزاده و گدا" میشناسند. زبان ساده تصویرپردازی شگفت، و طنزی هوشمندانه، آثار او را به ماندگارترین آثار داستانی دنیا بدل کردهاند اما خاطرات آدم و حوا (The Diaries of Adam and Eve)، حکایتی دگرگونه دارد.
در بخشی از کتاب خاطرات آدم و حوا میخوانیم:
حوا - دوشنبه:
امروز صبح به امید اینکه توجهش رو جلب کنه، اسمم رو بهش گفتم. اما توجهی نکرد. واسم عجیبه. اگه اون اسمش رو به من میگفت حتما برام خیلی اهمیت داشت و به گمونم از هر اسم دیگهای واسم قشنگتر بود. خیلی کم حرف میزنه. شاید چون باهوش نیست و به این مساله حساسه و میخواد پنهونش کنه. خیلی حیفه که اینطوری فکر میکنه، چون باهوش بودن هیچ اهمیتی نداره. ارزش واقعی تو قلب انسانه! امیدوارم بتونم بهش بفهمونم که یه قلب مهربون و عاشق واسه انسان بزرگترین ثروته و بدون اون حتا با داشتن هوش زیاد انسان فقیره!
نه! هیچ علاقهای به اسم من نداره. سعی کردم ناامیدیم رو پنهون کنم اما به گمونم موفق نشدم. رفتم ساحل خزهپوش و پاهامو تو آب فرو کردم. همیشه وقتی به وجود یک هم صحبت، یه نفر که نگاش کنم و باهاش حرف بزنم نیاز دارم، میآم اینجا.. اون اندام سفید و دوست داشتنی رو که رو آب برکه نقاشی شده برام کافی نیست، اما به هر حال "یه چیزی" هست و یه چیزی بهتر از تنهایی محضه! وقتی حرف میزنم، حرف میزنه. وقتی ناراحتم، ناراحته و با دلسوزی آرومم میکنه. بهم میگه: ناراحت نباش دختر تنهای بیچاره، من دوستت باقی میمونم. اون برای من دوست خوبیه و تنها کسیه که دارم: اون خواهر منه!
هیچ وقت نمیتونم اولین باری که تنهام گذاشتو فراموش کنم! قلبم داشت تو سینهم از غصه آب میشد. با ناامیدی گفتم: او تمام هست و نیست من بود! اکنون رفته است! بشکن! قلبم! دیگر توان ادامهی این زندگی در من نیست! صورتمو تو دستام گرفتم، دیگه هیچ کسی نبود که آرومم کنه. وقتی بعد از یه مدت دستامو از رو صورتم برداشتم، اون دوباره اونجا بود، مثل همیشه سفید و براق و قشنگ. منم پریدم تو بغلش! این دیگه شادی محض بود.
قبلا هم شادی رو می شناختم اما این حس یه چیز دیگه بود، مث خلسه! دیگه بعد از او هیچوقت بهش شک نکردم. بعضی وقتا پیداش نمیشد، شاید یه ساعت و شاید یه روز کامل، اما من منتظر میموندم و به اومدنش شک نمیکردم! میگفتم: سرش شلوغه یا رفته سفر، اما برمیگرده. همینطور هم بود. همیشه برمیگشت، شبهای تاریک پیداش نمیشد، چون خیلی ترسو بود، اما وقتی آسمون مهتابی بود سروکلهاش پیدا میشد. من از تاریکی نمیترسم، اما خب اون از من کوچیکتره و بعد از من به دنیا اومده. بارها و بارها به دیدنش رفتم. وقتی زندگی سخت میشه اون تنها پناه منه!
کلمات کلیدی: The Diaries of Adam and Eve، دانلود کتاب الکترونیکی، داستان ترجمه شده، داستان فارسی، داستان خارجی، دانلود کتاب داستان، دانلود کتاب پی دی اف، دانلود داستان کوتاه، Mark Twain، دانلود pdf کتاب خاطرات آدم و حوا، دانلود کتاب خاطرات آدم و حوا، دانلود خاطرات آدم و حوا pdf، رمان فارسی، داستان، رمان، داستان معروف، کتاب خاطرات آدم و حوا، Mark Twain،
کتاب سبز بزرگترین مرجع رایگان دانلود کتاب الکترونیکی با بیش از ۱۰،۰۰۰ کتاب، کتاب صوتی و رمان است. با کتاب سبز در تمامی موضوعات مانند داستان و رمان، مجله، موفقیت و روانشناسی، تاریخی، کامپیوتر، علمی، دانشگاهی، کتاب صوتی و...کتاب برای دانلود قرار داده شده است. دانلود کتابها با فرمت PDF یا MP3 است. تمامی کتابهای موجود با در نظر گرفتن حقوق مولفان برای دانلود رایگان انتشار یافتهاند. تمامی مولفان میتوانند کتابها و مقالات با ارزش خود را برای انتشار رایگان به کتاب سبز ارسال کنند.