داستان کتاب آرزوی بیست ساله نوشته پوریا طهماسبی دربارهی زن و مردی است که پس از بیست سال دعا و درمان برای بچهدار شدن، خداوند به آنها یک پسر به نام یونس میدهد.
در قسمتی از کتاب آرزوی بیست ساله میشنویم:
دزدها به سمت طویله رفتند و به یونس گفتند تو همینجا باش تا ما گوسفندها را خارج کنیم. او هم جلو در طویله ماند و دزدها داخل رفتند کمی بعد دو گوسفند را خارج کردند که یونس قبول نکرد و گفت: من هم یک گوسفند میخواهم.
هرچه دزدها اصرار کردند دو تا کافیست و سهم او را هم میدهند یونس قبول نکرد. آنها که چارهای نمیدیدند به داخل طویله رفتند که یک گوسفند هم برای او بیاورند؛ اما وقتی بازگشتند در طویله بسته شده بود، یونس قفل در را انداخته و با دو
گوسفند از آن جا رفته بود.
نزدیک صبح بود که یونس با گوسفندها به خانه بازگشت. مردم روستا که تمام شب را پی او گشته بود و خسته و کوفته در منزل فرهاد بودند، که با دیدن یونس و گوسفندها متعجب شده و صدای پچ پچشان همه جا را پر کرد.
زری و فرهاد هم گریه کنان به سمت یونس دویدند و او را بغل کردن اما او واکنش خاصی از خود نشان نداد و بی توجه به اتفاقات به داخل خانه رفت. فرهاد که فهمید پسرش مرتکب چه خطایی شده است، با شرمندگی بسیار گوسفندها را پس داد و بابت خطای پسرش عذرخواهی کرد.
کلمات کلیدی: داستان کوتاه، دانلود داستان کوتاه، دانلود داستان کوتاه آرزوی بیست ساله، دانلود داستان آرزوی بیست ساله،
کتاب سبز بزرگترین مرجع رایگان دانلود کتاب الکترونیکی با بیش از ۱۰،۰۰۰ کتاب، کتاب صوتی و رمان است. با کتاب سبز در تمامی موضوعات مانند داستان و رمان، مجله، موفقیت و روانشناسی، تاریخی، کامپیوتر، علمی، دانشگاهی، کتاب صوتی و...کتاب برای دانلود قرار داده شده است. دانلود کتابها با فرمت PDF یا MP3 است. تمامی کتابهای موجود با در نظر گرفتن حقوق مولفان برای دانلود رایگان انتشار یافتهاند. تمامی مولفان میتوانند کتابها و مقالات با ارزش خود را برای انتشار رایگان به کتاب سبز ارسال کنند.