دانلود رایگان PDF کتاب رمان کدامین گل به غم بسرشته‌تر

معرفی کتاب رمان کدامین گل به غم بسرشته‌تر

کتاب رمان کدامین گل به غم بسرشته‌تر اثر ‌مجید خادم، درباره‌ی پسری به نام مجید است که چشمی ترکیبی دارد و همزمان با دو عدسی دوربین و نزدیک‌بین، خاطرات افراد متعدد را مرور می‌کند.

مجید خادم ذاتی قصه گو دارد و وضعیت‌ها و وقایع مختلف در ذهن او ساختاری قصه‌ای به خود می‌گیرد. بنابراین نخ قصه در چنگ اوست و او برای پرداخت قصه هایش و سرو شکل دادن به حسرت‌های درونی‌اش به سراغ تکنیک می‌رود و سعی می‌کند با جدیدترین روش‌های تکنیکالی و نوشتاری، قصه‌های درونی‌اش را اسکلت‌بندی کند. او دغدغه‌ی تکنیک و اجرای زبانی قصه‌هایش را دارد و از آنجایی که برای رسیدن به ساختمان ویژه‌ی قصه‌هایش به زبان و شگردهای زبانی توجه دارد بنابراین به سمت ارجاعات درون متنی حرکت می‌کند و سعی دارد آنچه را می‌گوید با دال‌ها و دلالت‌های زبانی بسازد و نشان دهد و به سمت اجرای زبانی پیش رود. او را می‌توان یکی از زحمت کش‌ترین و پرکارترین نویسندگان ما تلقی کرد با نوشتاری بحران زده، بلاتکلیف، نا مطمئن، پرابهام، دو پهلو و گسیخته و خود درگیردر فضایی رویاگون و کابوس وار. 

نویسنده در کتاب کدامین گل موفق به خلق راوی ترکیبی شده است به نحوی که راوی دارای چشمی ترکیبی است که همزمان با دو عدسی دوربین و نزدیک بین هم به مرور خاطرات افراد متعدد در میان اوراق خاطرات می‌پردازد از طریق عدسی نزدیک بین، و هم دیافراگم عدسی را گشاد کرده و به مرور خاطرات دور زمانی – مکانی می‌پردازد. در واقع درون یک مغز روایت گر ثابت، ابزاری ترکیبی و متحرک تعبیه گردیده است تا بتواند خاطرات پراکنده دور و نزدیک را که از زاویه دید افراد متعدد روایت می‌شود مجموع کرده و در یک خط روایتی قرارداده تا بدین طریق از خشکی و سردی و بی روحی ژانر خاطره نویسی به سمت پویایی، تحرک و سرزندگی ژانر داستانی حرکت کند.

در قسمتی از کتاب رمان کدامین گل به غم بسرشته‌تر می‌خوانیم:

فردای آن روز، دم عصر فرستاده بودند دنبال قابله. اتاق را هم از چند روز قبلش آماده کرده بودند.
غروب به دنیا آمد.
این جا به خیالشان مادر فارغ شد.
با رنگ و روی رفته و صورت و تن به عرق نشسته، بی‌حال، پسرش را خواسته بود، در میان هیاهوی شادی بچّه‌ها که دیگر همه به اتاق آمده بودند. و از قابله شنیده بود:
-‌ای حالا یعنی مادرش مریض بوده؟ والله من که زورم نمی‌رسه بلندش کنم.  اِنگار دو سه سالشه. و پدر تکرار کرده بود:
- ماشاءالله ماشاءالله
هفتمین بود بعد از شهدخت و سوسن و زهرا و کریم و سعید و محدثه. مجید آهنگ اسم‌ها را تکمیل می‌کرد.

کلمات کلیدی: دانلود رمان رایگان، رمان، دانلود رمان، دانلود pdf رمان، رمان ایرانی pdf، رمان pdf، دانلود رمان ایرانی، pdf عاشقانه، دانلود رایگان رمان عاشقانه، دانلود رمان عاشقانه، رمان عاشقانه، دانلود کتاب عاشقانه، دانلود رمان عاشقانه ایرانی، رمان عاشقانه، دانلود رمان، رمان عاشقانه ایرانی، دانلود رمان اجتماعی، رمان اجتماعی، رمان اجتماعی ایرانی، دانلود pdf رمان رمان کدامین گل به غم بسرشته‌تر، دانلود رایگان رمان رمان کدامین گل به غم بسرشته‌تر، دانلود رمان رمان کدامین گل به غم بسرشته‌تر، دانلود رمان رمان کدامین گل به غم بسرشته‌تر، رمان رمان کدامین گل به غم بسرشته‌تر، رمان رمان کدامین گل به غم بسرشته‌تر، pdf رمان رمان کدامین گل به غم بسرشته‌تر کامل،