«مرغابی روانی، دیوانهها و دانشکده»، یادمانِ سرکشیها و سرگشتگیهای دیوانهای از دیوانههای پُرشورترین دانشکدهی جهان است. دانشکدهای که نَه «نانتری» بود، نَه در «سوربُن» و ماه و سالی که نَه مِی بود و نَه ۱۹۶۸؛ با این همه، من دیدم، ما دیدیم «دانیل کوهن بندیت» را که به احترامِ ما، به احترامِ آن همه دیوانه، سَر فرود آورد...
«پُمپیدو» با لبخند و با کُلاهی به گشادیِ «رِفورم» بازگشته بود؛ دیوانههای دانشکده امّا کُلاه سَرِشان نمیرفت و نرفت. با مُشتِشان به دیوار و چاقویِشان در جیب، مینوشیدند، میکشیدند، میخواندند و میخندیدند به ریش بیریشهی «اصلاحات» که نه تکیهشان به بادهای هرزهی دیروز بود و نه به دیوارِ کَجِ «گرافین»های امروز؛ و دود میشدند با علفِ «آنارشی» و رود میشدند با کِشمِشِ ۵۵ و نابود میشدند: مَنگِ بَنگِ بادهای شمال؛ کتابخانههایِ سیّاری که اَنگِ «لُمپَن» را به جانِ شیفته میخریدند امّا تَن به تُفِ سربالای شیکاندیشیِ بورژوازی و گُهکاریِ خردهبورژوای تدارکاتچی نمیدادند. کوهپایههای سرشار از تمشکِ وحشی در مِه که مَست میکردند و «کمیتههای انظباطی» به تُخمِشان هم نبود که عشقی اگر بود زیر آن درختانِ پرتقال بود در نَمِ باران و نَمِ نشئگیِ علف و فریادی اگر بود، سُرخ بود و از آنِ آن حنجرهها...
«مرغابیِ روانی...» تُحفهایست عشقآورد، پیشکشِ «اَژدر»، قهوهچیِ کافهی متروکِ رو به روی دانشکده، خرساِشکَمی با قلبِ گنجشگک، مَرامنامهی آخر با یک سماور، یک قوری شکسته و تنها دو دست استکانِ لَبپَر، رفیقِ دَنگِ دیوانههای دانشکده که قهوهترین قهوههای کافهترین کافههای جهان به گردِ پایِ چایِ بیرنگَش نمیرسید!
کلمات کلیدی: دانلود pdf شعر، دانلود شعر، شعر عاشقانه، دانلود کتاب شعر نوین، شعر نو، دانلود مجموعه شعر، سید علی مرتضوی فومنی، نشر نوگام،
کتاب سبز بزرگترین مرجع رایگان دانلود کتاب الکترونیکی با بیش از ۱۰،۰۰۰ کتاب، کتاب صوتی و رمان است. با کتاب سبز در تمامی موضوعات مانند داستان و رمان، مجله، موفقیت و روانشناسی، تاریخی، کامپیوتر، علمی، دانشگاهی، کتاب صوتی و...کتاب برای دانلود قرار داده شده است. دانلود کتابها با فرمت PDF یا MP3 است. تمامی کتابهای موجود با در نظر گرفتن حقوق مولفان برای دانلود رایگان انتشار یافتهاند. تمامی مولفان میتوانند کتابها و مقالات با ارزش خود را برای انتشار رایگان به کتاب سبز ارسال کنند.